بعضي آدمها بدون اين ابزار هم توانايي برآورده كردن آرزوها را دارند؛ آدمهايي كه بدون هيچگونه پيچيدگي عجيب و غريبي دست بهكار شدهاند يك كار خير كوچك ايجاد كردهاند. از همين رو يك گروه جوان، آستينها را بالا زده و با تلاشي 8 ماهه سعي كردهاند تا بتوانند مؤسسهاي ايجاد كنند تا وارد دنياي آرزوي بچهها شوند. آنها قرار نيست براي آنكه آرزويي را برآورده كنند پولي بگيرند بلكه آنها بهعنوان واسطه شرايطي را فراهم ميكنند تا هر كس در توانش بود بتواند آرزويي را برآورده كند. شايد در رسانههاي مختلف خبر برآوردهشدن آرزوي مهديسكوچولو كه ميخواست فرد مشهوري شود شنيده، ديده يا خوانده باشيد. برآورده شدن آرزوي مهديس را گروه «وروجكا» برعهده داشتند؛ گروهي كه تيم اصلي آن را محمدرضا بغدادي به همراه 3 نفر ديگر تشكيل ميدهد.
محمدرضا بغدادي، ايدهپرداز و مدير اين گروه است كه 25سال بيشتر سن ندارد. در حال حاضر نيز دوران خدمت سربازياش را ميگذراند. با اين حال غير از ساعاتي كه در حال خدمت است باقي زمانش را صرف رسيدگي به امور گروه «وروجكا» ميكند. وقتي از او درباره آرزوهاي بچگي خودش ميپرسيم ميگويد دوست داشته خلبان شود؛ مانند همه بچهها. با وجود آنكه ميگويد در دوران كودكياش خيال پرداز بوده اما آرزوي غيرعادي نداشته و از طرف ديگر به آرزويي نبوده كه نرسيده باشد. آدم توداري است؛ وقتي اين را متوجه شديم كه گفت خانوادهاش بعد از آنكه ماجراي مهديس رسانهاي شد، متوجه شدند كه كار تك پسرشان بوده است. دليلش را كه ميپرسيم ميگويد هميشه چراغ خاموش، حركت ميكند.
- تولد گروه «وروجكا»
بعد از رسانهاي شدن آرزوي مهديس بود كه گروه «وروجكا» حسابي بر سر زبانها افتاد. محمدرضا بغدادي، درباره اينكه چطور شد اين گروه شكل گرفت، ميگويد: «ايده اصلي ما كه برآورده كردن آرزو بود به ٥ سال پيش برميگردد. آن زمان من در صدا و سيما گروه كودك يكي از شبكهها كار ميكردم. ميخواستم در يك جشنواره اين كار را انجام بدهم اما متوجه شدم كه در قالب كار كارمندي نميشود چنين كاري را انجام داد.» بغدادي بعد از گذشت 4سال بار ديگر روي ايدهاش كار ميكند؛ «4سال گذشت. از آنجا كه رشته تحصيلي من برق و مخابرات است پاياننامهام را درباره تجهيزات و فناوري پزشكي انتخاب كردم. از طريق همين پاياننامه توانستم با بچههايي كه در رشته پزشكي فعاليت ميكنند ارتباط برقرار كنم. برنامهنويسي هم بلد بودم. همچنين از ٥ سال پيش با گروههاي خيريه آشنا شدم و فعاليتهايي انجام دادم. به همين دليل تجربهام در اين كار بالا بود. تا اينكه اسفند سال گذشته در يك استارتاپ ويكند كه دورهاي برگزار ميشود شركت كردم. برنامه در دانشگاه شريف برگزار شد و من يكي از عوامل اجرايي بودم. به ذهنم رسيد سايتي ايجاد كنم و يكسري فعاليت در فضاي مجازي انجام بدهيم بهطوري كه از طريق اين فعاليتها خانوادههايي كه فرزندانشان مبتلا به بيماريهاي سخت هستند را حمايت كنيم. طرحي كه ارائه كرديم جزو ١٠طرح برتر شناخته شد اما آن طرح چون براي مسابقه بود هنوز قابليت اجرايي شدن نداشت». بعد از شركت در اين مسابقه انگيزه محمدرضا چند برابر ميشود. براي همين كل تعطيلات عيد امسالش را صرف مطالعههايي ميكند كه ايدهاش قابليت اجرايي شدن پيدا كند؛ «تعطيلات عيد با توجه به فعاليتهايي كه در گروههاي خيريه داشتم، روي جزئيات آن فكر كردم. به اين نتيجه رسيدم يك پلتفرمي درست كنيم كه فقط روي آرزو و روح بچهها تمركز داشته باشيم چون در بخشهايي مانند درماني، مالي و... مؤسسات مختلفي مشغول فعاليت هستند؛ اما كسي چندان به روح و روان بچهها كاري ندارد. معمولا هم كارهايي انجام ميدهند كه نوآوري ندارد. در زمانهاي كه همه سرشان داخل موبايل و تبلت است فكر كردم كه ميشود از اين اتفاق در جهت برآورده كردن آرزوي بچهها بهرهبرداري كنيم».
- وقتي از آرزو حرف ميزنيم از چه حرف ميزنيم؟
يكي از مهمترين سؤالهايي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه به چه خواستهها و تمايلاتي ميتوان صفت آرزو داد؟ يعني به شكل سادهتري آرزو چيست؟ مدير گروه «وروجكا» ميگويد براي يافتن پاسخ همين سؤال 5 ماه زمان صرف كردند؛ «در حال حاضر شما از هر كسي بپرسيد آرزو چيست، تعريف درستي از آرزو ندارد. اصلا چه آرزويي بايد برآورده شود؟ چه آرزويي نبايد برآورده شود؟ تقريبا براي يافتن سؤالاتمان ٥ ماه تحقيق كرديم. در تحقيقاتمان هم با روانپزشك، روانشناس، پزشك، مددكاراجتماعي، مديرهاي گروههاي خيريه، بيمار و هركسي كه شايد تا حدودي مرتبط به موضوع ما بود مشورت گرفتيم. از نظر بغدادي با توجه به تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام داده است آرزوهاي كلي 5دسته هستند؛ «الان شما از يك بچه بپرسيد آرزوي تو چيست؟ در ذهنش يك چيزي ميآيد و سريع آن را ميگويد. ما همه اين سبك آرزوها را جمعآوري كرديم. كل تحقيقاتي كه انجام داديم توانستيم آرزوهاي اصلي را به ٥ دسته تقسيم كنيم. 1- آرزوي تجربه شغل، 2- آرزوي سفر، 3-آرزوي مادي، 4- آرزوي معنوي 5- آرزوي ديدار با اشخاص معروف. اگر يكي از اين آرزوها برآورده شود روي روحيه تأثير مثبت ميگذارد. متأسفانه خيليها آرزويشان همان نيازهاي اوليه است. به دلايل مختلف خيليها آرزو ندارند. سيستم رسانهاي، فرهنگي و ورزشي ما طوري نيست كه به بچهها آرزو كردن يعني آرزوي واقعي داشتن را ياد بدهد».
كار محمدرضا بغدادي و تيمش كار سادهاي نيست چون به گفته خودش هر آرزويي را هم نميتوان و نميشود به دلايل مختلف برآورده كرد: «آيا بايد همه آرزوها را برآورده كنيم؟ براي شما يك مثال ميزنم. يك نفر آرزوي داشتن تبلت داشت و واقعا هيچچيز ديگر خوشحالش نميكرد اما چون 4-3 خواهر و برادر ديگر هم داشت و از نظر مالي در وضعيت مناسبي قرار نداشتند وقتي اين تبلت را براي او بخريم چند مشكل جديد به زندگي او اضافه خواهيم كرد. يكي اينكه باقي خواهر و برادرهايش آرزو ميكردند اي كاش آنها هم مريض بودند و فرشتهاي ميآمد و آرزوي آنها را برآورده ميكرد. مشكل بعدي زماني شكل ميگيرد كه در اين شرايط پدر و مادرشان هم در مضيقه قرار خواهندگرفت. پس براي برآورده كردن آرزوها بايد تمام جوانب امر نيز درنظر گرفته شود». مدير گروه «وروجكا» از زماني ميگويد كه ديگر تصميم گرفتند آرزوها را جذب كنند؛ «بعد از تمام مطالعاتي كه انجام داديم وقت جذب آرزو بود. تمام تلاش ما براي جذب آرزو در مرحله اول اين است كه چراغ خاموش، كارمان را پيش ببريم بهطوري كه خانوادههايي كه فرزند داراي بيماري سخت هستند ما را نشناسند. چون اگر شناخته بشويم ديگر مفهوم آرزو هم نابود خواهد شد. چرا؟ چون احتمال دارد اگر برخي از اين خانوادهها در جريان قرار بگيرند قرار است آرزويي برآورده شود از بچهشان بخواهند آرزو يا خواسته خودشان را بگويند نه خود بچه».
- 4كودك بيمار، عمرشان به اندازه برآورده كردن آرزويشان نبود
بعد از چندينماه تحقيق و مطالعه حالا به مراحله اجراييشدن طرح رسيدند كه بغدادي اين مرحله را توضيح ميدهد: «يك بيزينس پلن نوشتيم كه اين شركت كجاست؟ چه كاري بايد انجام دهد؟ با چه كساني كار كند؟ هدف و ماموريتش چيست؟ تا اينكه به اجرا رسيديم. متأسفانه ما در اجرا يك مشكل جدي داشتيم. هماهنگيهاي اوليه خيلي سخت بود و بچههايي كه با آنها كار ميكرديم احتمال فوتشان زياد بود. ٤بچهاي كه ميخواستيم آرزوهايشان را برآورده كنيم تا به مرحله اجرا رسيديم متأسفانه عمرشان كفاف نداد و به آرزويشان نرسيدند. مثلا يكي از آنها آرزو داشت برود مشهد؛ اما پروسه سفر بچهاي كه بيمار است كمي زمانبر بود. يكي از آنها دوست داشت دكتر و يكي ديگر هم ميخواست پليس شود... .» بغدادي زماني كه ميخواهد براي برآورده كردن آرزوي يك بچه برنامه بچيند خودش را جاي او ميگذارد؛ «بچهها را كمي ساده درنظر بگيريم. نيت اصلي من اين بود كه مخاطب، بچه است. خودم را ميگذارم جاي بچهها و صحنهها را آنطور ميسازم كه احساس ميكنم يك بچه آن را دوست دارد. مهديس، نخستين اجراي رسانهاي ما بود و يكي از ويژگيهايش اين بود كه نميدانست ما اين كارها را برايش از قبل تدارك ديدهايم. هيچ جا به او ترحم نشد. در پاساژ يا در مراسمي كه رفتيم همه تصور ميكردند كه او يك فرد مشهور و صاحب نفوذ است و دارد از او محافظت ميشود. همين ماجرا واقعي بودنش را بيشتر كرد. همه شاد شدند و اين نكته بسيار ارزشمند بود».
- «وروجكا» از هيچكس پول نميگيرد
تفاوتي كه مؤسسه «وروجكا» با ساير مؤسسات و خيريهها دارد اين است كه از هيچكس پولي بابت كارهايش نميگيرد. بغدادي در اين خصوص ميگويد: «در اين مؤسسه از كسي پول نميگيريم. گروه ما آرزو را جذب ميكند. در سايتي كه راهاندازي كردهايم يك شخصيت به نام وروجك داريم كه قرار است نماد بچه مبتلا به بيماري سخت باشد. دوست نداشتيم از وروجك آقاي نجار استفاده كنيم اما دوستان گرافيست ما كمي بدقولي كردند مجبور شديم فعلا از آن شخصيت استفاده كنيم تا شخصيت اصلي خودمان آماده شود. در اين سايت آرزوي بچه بيمار گذاشته شده است و فعلا با شخصيت حقيقياش كاري نداريم. افرادي كه وارد سايت ميشوند ميتوانند آرزوها را بينند. در ميان اين آرزوها، اگر كسي احساس كند ميتواند يكي از آرزوها را برآورده كند در آنجا اعلام آمادگي ميكند. قرار نيست از فردي كه اعلام آمادگي كرده پولي گرفته شود. ما براي اين فرد شرايطي فراهم ميكنيم تا خودش بتواند آرزويي كه اعلام كرده ميتواند برآورده كند را انجام دهد. البته قبل از اين كار، يك ملاك اطمينانسنجي درنظر ميگيريم تا ببينيم آيا واقعا اين فرد توان برآوردهكردن آن آرزو را دارد يا خير. سپس با بيمارستانها و مؤسسات خيريه معتبر هماهنگ كرده تا آرزوي آن بچه را برآورده كنيم. تمام آرزوها عجيب و غريب نيستند اما برخي هم مانند مهديس بهدليل متفاوتبودنش رسانهاي ميشود. از طرف ديگر يكسري از آرزوها مشترك هستند مثلا عدهاي دوست دارند استاديوم بروند».
- هم جذب آرزو و هم كارآفريني
فعاليت گروه «وروجكا» قرار نيست به آنچه تا الان به آن پرداختيم محدود شود بلكه به گفته بغدادي قرار است در فاز دوم فعاليتهاي كارآفريني نيز انجام بگيرد: «گروه ما ميخواهد براي خانوادههايي كه بيمار دارند كار تعريف كند؛ يعني فعاليتي كه هم آنها را سرگرم كاري كند تا دقايقي مشكلشان را فراموش كنند و هم بتوانند يكسري هزينههاي درمان را تأمين كنند. البته اين فاز قرار است از سال ديگر اتفاق بيفتد. براي چنين برنامهاي نيز با يكسري كارآفرين كه در زمينه اجتماعي فعاليت دارند مشورت لازم صورت گرفته شده».
- لطفا خوب اجرا كنيد
يكي از مهمترين خواستههاي سرپرست گروه «وروجكا» اين است كه هر كس ميخواهد چنين كاري را انجام بدهد كار را درست به مرحله اجرايي شدن برساند؛ «وقتي كسي يك كاري انجام ميدهد فردايش١٠ نفر از روي آن كپي ميكنند. اتفاقي كه در اين كپيبرداريها ميافتد اين است كه متأسفانه نميتوانند كار را در زمان اجرا به درستي پيادهسازي كنند و باعث ميشوند يك كار قشنگ، نابود شود».
نظر شما